از آن سپس که به تعریض یک دوبارم رفت
که مردمی کن و بخشیده بی جگر بفرست
صفی موفق سبعی چو بارها می گفت
که گرت هیزم هر روزه نیست خر بفرست
شبی به آخر مستی به طیبتش گفتم
که آنچه گفتی ار خشک نیست تر بفرست
غلام را بفرستاد بامداد پگاه
نه زان قبل که ستوری پگاه تر بفرست
بگویم از چه جهت گفت خواجه می گوید
که آن حدیث به دست آمدست زر بفرست